بيستم آذر ماه 93
سلام ديروز به خاطر اينکه بينيت گرفته بود و بد نفس مي کشيدي و سرما خوردگي بهت مونده بود بردمت دکتر. دکترم گفت: اصلاً عفوني نيست و حساسيت داري و اسپري بني و شربت ضد حساسيت داد . ايشاله که بهتر بشي پسرم عصرها کلي بازي ميکنيم اولش با آجر هات خونه سازي مي کنيم بعدم شمشير بازي و درنهايت قايم موشک بازي و آخرش هم مي گي تو که با من بازي نمي کني!!!!!!!!!!!! راستي به سلامتي خاله زهرا و مامان نسرين و بابا علي از کربلا برگشتند. فکرم هم به نوشتن نیست و حس و حالشو ندارم دلم هم کلي گرفته. فقط خيلي دوستت دارم عزيزم
نویسنده :
مامان الهه
11:25